2024-03-29T15:23:28Z
https://tarikhname.ri-khomeini.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=2414
تاریخ نامه انقلاب
2588-3496
2588-3496
1393
دوره اول
1
بررسی فرایند انقلاب اسلامی در بروجن
حمید
بصیرت منش
مریم
رفیعی وردنجانی
انقلاب اسلامی ایران برخلاف سایر انقلاب ها با مشارکت اکثر قریببهاتفاق همۀ اقشار جامعه بهوقوع پیوست. در این انقلاب، مردم همه ی مناطق و شهرهای کشور سهیم بودند. یکی از ابعادی که میتواند به روشنتر شدن مباحث و تحلیلهای انقلاب کمک کند، بررسی تحولاتی است که در شهرها و روستاها بهوقوع پیوسته است. پژوهش حاضر برآن است تا نحوۀ گسترش باورها و اعتقادت اسلامی و انقلابی در شهر بروجن و حوادث و رخدادهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی را در این شهر کوچک مورد توجه قرار دهد. در این خصوص پس از توصیف تحولات اداری و اجتماعی شهر در دو دهۀ 40 و 50 ش، با استفاده از روش کتابخانهای (اسناد، کتاب، روزنامه) و مصاحبههای متعدد، سیر حوادث و رخدادهای انقلاب در سال 1357 و نقش اقشار گوناگون در تحولات انقلابی در این شهر بررسی شده است. براساس یافته های این پژوهش، بافت مذهبی شهر و مسافرت تعدادی از روحانیون متعهد از قم و دیگر نقاط به این منطقه و سخنرانی های روشنگرانۀ آنان موجب آشنایی مردم بروجن با جریان کلی انقلاب شد. در داخل شهر فعالیتهای فرهنگی نهادهای مردمی مانند «کانون جوانان اسلامی» در آموزش و تربیت نیروهای آگاه و ایجاد فضای انقلابی در بروجن مؤثر بودند. در ابراز مخالفتها و اعتراضات مردم شهر بروجن در سال 1357، نقش فرهنگیان (معلمان و دانش آموزان) جالب توجه است. مردم این شهر افزونبر نارضایتی منطقه ای، تحت تأثیر جریان و حوادث دیگر شهرها (مانند اصفهان) به سیل عظیم انقلاب پیوستند.
انقلاب اسلامی
بروجن
کانون جوانان اسلامی
معلمان و دانشآموزان
2014
09
01
1
40
https://tarikhname.ri-khomeini.ac.ir/article_14049_df23379cadb8b86771c5ef5006521995.pdf
تاریخ نامه انقلاب
2588-3496
2588-3496
1393
دوره اول
1
جریانشناسی گروه های مذهبی سازمان مجاهدین خلق پس از انشعاب ایدئولوژیکی (از سال1354 تا 1360)
محسن
بهشتی سرشت
لیلا
حیدری باطنی
یکی از سازمانهای سیاسی و مخفی دوران پهلوی با رویکرد مذهبی، سازمان مجاهدین خلق بود که در سال 1344 تشکیل شد. اعضای اصلی این سازمان، جوانان مسلمانی بودند که هدفشان مبارزه علیه حکومت با طرد هرگونه خطمشی مسالمتآمیز و اتخاذ روش مسلحانه بود. بنیانگذاران آن محمد حنیفنژاد، سعید محسن و عبدالرضا نیکبین بودند. بر اثر ضربهای که در سال 1350 از طرف ساواک به سازمان وارد شد، رهبران اصلی آن اعدام شدند و با نفوذ افراد مارکسیست در کادر رهبری، آنان به این جمعبندی رسیدند که دین اسلام جوابگوی اهداف سازمان برای عملیات چریکی و مسلحانه نیست. آنان با اذعان به اینکه مارکسیسم میتواند جایگزین ایدئولوژی اسلامی شود از اسلام به سمت مارکسیسم تغییر ایدئولوژی دادند و دچار انشعاب فکری شدند. در پی این اتفاق افراد مذهبی، مانند سید مجید شریفواقفی از گروه مارکسیستی جدا شدند و به شیوه های گوناگون با سازمان مخالفت کردند. در پی به شهادت رسیدن شریفواقفی به دست بخش مارکسیستی، شاخۀ مذهبی رسماً از سازمان جدا شد. اکنون پرسش علمی پژوهش این است، با توجه به انشعاب در سازمان جناح مذهبی سازمان چه عملکردی از خود نشان داد؟ به چند جریان تقسیم شد و هرکدام از این گروهها چه تفکری را برگزید و چه نقشی در انقلاب ایفا کرد. پژوهش پیشِرو با استفاده از روش مصاحبه ای، کتابخانه ای و اسنادی به شیوۀ توصیفی- تحلیلی به ابهامات مقاله پاسخ خواهد داد. ازاینرو، فرضیۀ پژوهش این است، گروه های مذهبی سازمان مجاهدین خلق پس از انشعاب ایدئولوژیکی در سال 1354 هرکدام با تفکرات خاص خود در راه پیشبرد انقلاب کوشیدند، برخی از این گروهها (مهدویون- فریاد خلق- هستههای مذهبی- میثمی و امت واحده) با الهام از آراو اندیشههای امام خمینی و دکتر شریعتی برای پیوستن به انقلاب به رهبری امام به راه خود ادامه دادند و برخی دیگر (گروه رجوی) با تفکر برتریجویی و اصل پیشتازی، خود را صاحب اصلی انقلاب برشمردند و به مبارزه با انقلاب پرداختند.
سازمان مجاهدین خلق – ایدئولوژی – جناح مذهبی – انشعاب - مارکسیسم
2014
09
01
41
69
https://tarikhname.ri-khomeini.ac.ir/article_14050_b6d99061fab30f164f019e60438d686b.pdf
تاریخ نامه انقلاب
2588-3496
2588-3496
1393
دوره اول
1
بررسی سندشناختی تغییرات شکلی و محتوایی اعتبارنامه های مجلس شورای ملی
حسن
حضرتی
مینا
آونج
اعتبارنامه سندی است که به موجب آن پیروزی نامزدی در انتخابات به رسمیت شناخته میشود و به مرکز اعلان میگردد. نمایندگان مجلس اول شورای ملی، فاقد اعتبارنامه بودند. نخستین اعتبارنامه در مجلس دوم شورا برای نمایندگان صادر شد. اعتبارنامه ها دورهبهدوره تغییرات شکلی و محتوایی فراوانی به خود دیدند. در دوره های نخست مجلس شورای ملی این اعتبارنامه ها از حیث شکل و محتوا از قاعده و قانون خاصی پیروی نمی کردند. با مرور زمان و نزدیک شدن به دوره های پایانی مجلس شورای ملی، نظم و پیوستگی خاصی در آنها دیده میشود. اما بهطورکلی در همة اعتبارنامه ها هیئت نظارت بر انتخابات به همراه مرجعی دولتی به معرفی نماینده مربوط به حوزه خود پرداخته اند و انتخابات را موافق با قوانین و مقررات انتخابات اعلام نمودند. در پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی و با تکیه بر اسناد موجود که همان اعتبارنامه ها هستند، به بررسی تحولات و تغییرات شکلی و محتوایی اعتبارنامه های بیست وچهار دورة مجلس شورای ملی پرداخته می شود و مندرجات و محتوای آنها با یکدیگر مقایسه میگردد.
اعتبارنامه
مجلس شورای ملی
تغییرات
شکل
محتوا
بررسی سندشناختی
2014
09
01
71
88
https://tarikhname.ri-khomeini.ac.ir/article_14043_850531aeaa6d9651d614becb1595f8db.pdf
تاریخ نامه انقلاب
2588-3496
2588-3496
1393
دوره اول
1
واکاوی رفتار سیاسی جبهه ملی چهارم در تحولات منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی (از آبان تا بهمن 1357)
علیرضا
ملایی توانی
فریده
باوریان
در تاریخ مبارزات مردم ایران، که به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید احزاب و گروههای متعدد، دخالت داشته اند، اما نقشآفرینی آنان در بطن حوادث منتهی به پیروزی انقلاب یکسان نبوده است. بلکه هر یک، استراتژی مبارزاتی خاصی را دنبال کردهاند. در این راستا جبهة ملی جریانی بود که به شیوۀ مبارزة پارلمانی علیه رژیم گرایش داشت، اما در چند ماهۀ منتهی به پیروزی انقلاب به تغییر رفتار در روند مبارزاتی خویش روی آورد. با توجه به این امر، این مقاله درصدد است تا ضمن ارزیابی عملکرد جبهۀ ملی در اوج تحولات انقلابی به این پرسش پاسخ دهد؛که چرا جبهة ملی بهرغم روند مبارزاتی خویش به همراهی با انقلابیون مذهبی به رهبری امام خمینی پرداخت؟ نگارندگان بر این باوراند که جبهه ملی ازیکسو، با آگاهی از ناکارآمدی رویکرد مبارزاتی خویش در فضای تازه و ازسویدیگر، با توجه به سازشناپذیری رهبری نهضت در مخالفت با حکومت پهلوی و براندازی آن، به همگامی با انقلابیون مذهبی پرداخت اما در این مسیر تنها به نقشی حاشیهای اکتفا کرد و نتوانست نقش قابل توجهی ایفا کند.
جبهه ملی
امام خمینی
مبارزه پارلمانی
انقلاب اسلامی
2014
09
01
89
112
https://tarikhname.ri-khomeini.ac.ir/article_14044_529b0e20c28e36c4bf53d16d85df616c.pdf
تاریخ نامه انقلاب
2588-3496
2588-3496
1393
دوره اول
1
گفتمان جنسیت از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی
نرگس
نیکخواه قمصری
کیفیت و کمّیت مشارکت زنان در رویدادهای سرنوشتساز تاریخی، از جمله انقلابها یکسان نبوده و بنا بر شرایط و موقعیت اجتماعی- فرهنگی جامعه اشکال گوناگونی به خود گرفته است؛ ولی بهنوبۀ خود مقولۀ جنسیت را به کانون تصمیمگیریها و منازعات سیاسی وارد کرده است.
انقلاب اسلامی که مهمترین رخداد مؤثر بر سرنوشت سیاسی و اجتماعی ملت ایران است نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ چراکه فقط پس از گذشت 15 سال از اعطای حق رأی به زنان در قالب برنامۀ اصلاحی انقلاب سفید، محمدرضا پهلوی که بهشدت ناخرسندی و اعتراض علما را به بازتعریف نقشهای زنانه توسط حکومت برانگیخته بود، مشارکت گستردۀ زنان آن هم با سیمایی متفاوت از الگوهای پذیرفتهشدۀ زن سنتی یا مدرن در مبارزات انقلابی تا آنجا توجه ناظران خارجی را برانگیخت که آن را انقلاب چادرها نامیدند.
با وجود این، چرایی و چگونگی این مشارکت، از جمله عرصههای مغفولمانده در میان علایق نظری و پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی به شمار میرود؛ ازاینرو، این مقاله برآن است تا با تمرکز بر متون رسمی تولیدشده توسط الیت سیاسی و مطبوعاتی ایران در گسترۀ زمانی سالهای 1342 تا 1357 و با استفاده از روش تحلیل گفتمان نشان دهد که جنسیت بهعنوان یک برساختۀ گفتمانی چگونه در دو دهه پیش از انقلاب اسلامی در پرتو ظرفیت نظام زبانی و مناسبات قدرت و مقاومت مندرج در آن درون بستری از رخدادهای سیاسی و اجتماعی ساخته شده و مرزهای مألوف و تعیینکنندۀ هویتهای زنانه/ مردانه را درنوردید. بدینمنظور بستری تاریخی را به تصویر خواهد کشید که درون آن مدلول زنانه/ مردانه بهتدریج از جایگاه چندین هزارسالۀ خود بیرون آمده و در پیوند با دالهای کانونی گفتارهای رقیب حاضر در متن منازعۀ سیاسی شامل گفتار رسمی حکومت، روحانیت سنتی و نواندیشی دینی و انقلابی، معنا و ساختاری تازه یافته است.
گفتمان
جنسیت
انقلاب اسلامی
انقلاب سفید
2014
09
01
113
154
https://tarikhname.ri-khomeini.ac.ir/article_14045_d39739ce30877032b58b919ec2ffbeba.pdf
تاریخ نامه انقلاب
2588-3496
2588-3496
1393
دوره اول
1
شیخ فضلالله نوری و مخالفت مبنایی با مشروطه
عباس
هاشمی
حمید
مهرآذر
با پیروزی جنبش مشروطهخواهی، دوران جدیدی در حوزة اندیشه سیاسی در ایران آغاز گردید. این حادثة تاریخی، تنها وقوع تحول در صحنة مناسبات سیاسی و اجتماعی نبود، بلکه از همان آغاز دارای عناصر مفهومی نوآیینی بود که به ضرورت واکنش دو گروه از علما و فقهای دینی را در موافقت یا مخالفت با آن برانگیخت. در این میان، شیخ فضلالله نوری که در ابتدای جنبش با آن همراهی میکرد، در ادامة مسیر به مخالفت با آن برخاست. این مقاله درصدد آن است تا به این پرسش اساسی پاسخ دهد که دلایل مخالفت شیخ نوری با مشروطه چه بود و او با اتکا به چه مبنایی رأی به حرمت مشروطه داد؟ فرضیة مقالة حاضر این است که مخالفت شیخ نوری با مشروطه نه از موضع دفاع از استبداد، بلکه برای دفاع از اقتدار شرع بود که بهزعم وی با مشروطهخواهی به خطر افتاده بود. براینپایه، او با وفاداری بهصورت شریعت و مبانی فقهی و نظام سنت قدمایی خود، از همان ابتدا اصل را بر اجرای احکام شرعی گذارده بود که بهزعم وی مقرر بود تا با برپایی مشروطه عملی شود. اما ادامة مسیر و روشن شدن اختلافات در وظایف تقنینی مجلس شورا و میزان دخالت یا نظارت فقها در امر قانونگذاری و مباحثی چون نمایندگی، مساوات و حریت شیخ را به این نتیجه رساند که این اساس جدید با مبانی نظری و شرعی وی نسبتی ندارد و در این میان قرائت شرعی مشروطهخواهان دینی نیز نتوانست بر مخالفتهای مبنایی وی فائق آید.
مشروطه
حوزه نظر
قانونگذاری
مجلس شورا
مساوات
حریت
2014
09
01
155
177
https://tarikhname.ri-khomeini.ac.ir/article_14046_ba997f43dff79ae5cf90459b94185099.pdf